بدون عنوان
سلام عشق مامان
مهمترین خبر تازه دراومدن دندون پنجم و شیشمه شیطونک مامانه که امروز کشف شدن.... مبارکت باشه عزیز دلم ... پس برای همین دوباره بد غذایی می کردی ؟؟؟!!!
دیروز با همدیگه رفته بودیم هایپر خرید و برای اولین بار جیگر مامان سوار چرخ خرید شد ... وای چقدر قند تو دلم آب شد وقتی گذاشتمت اون تو و تو هم خوشت اومد ...تمام مدت داشتی سعی می کردی از توی چرخ خرید دست بندازی به قفسه ها یا این و اونو بگیری .... می خواستی کیف یه خانومه رو بگیری که موفق نشدی اما شال یکی دیگه رو گرفتی ... یواش زدی پشت یه آقاهه و کلی خندیدیم... دست انداختی به قفسه آبلیموها که به خیر گذشت ... چند تا مایع دستشویی رو انداختی روی زمین و با چند نفر اساسی رفیق شدی و گرم گرفتی ، خلاصه کلی بهت خوش گذشت .
راستی مامانی چند روزه که همش دنبال دستمال سفره و ظرفهای یک بار مصرف مک کویینی هستم برای تولدت اما پیدا نمی کنم ... اگه از قبل می دونستم تا به ما برسه همشو تموم می کنن زودتر می خریدم یا برات سفارش چاپ می دادم .... به هر حال اگه تا اون موقع پیدا نکنم تم تولدت رو عوض می کنم و میشه میکی موسی و تم مک کویینی می مونه برای سال آینده .... امروز هم قرار بود با بابایی بریم کادوی تولدت رو بخریم که پسر عمو پارسا و دختر عمو مهسا زنگ زدن که بیان تو رو ببینن و الان بابایی رفته دنبالشون ... فعلا که لالایی ولی وقتی بیدار شی و پارسا و مهسا رو ببینی که اومدن پیشت حتما خیلی خوشحال می شی آخه تو عاشق اینی که خونمون شلوغ و پر از مهمون باشه...قربون پسر مهمون نواز خودم برم.