فرشته آسمونی ما ، كيانوشفرشته آسمونی ما ، كيانوش، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

دو پرنس کلبه ما

عسل خان چی کار می کنه؟؟!!!...چی دوست داره ؟!!!... چی دوست نداره؟!!!

1391/3/4 15:26
نویسنده : مامان سارا
617 بازدید
اشتراک گذاری

 

پسر قشنگ ما هنوز یک هفته مونده تا 11 ماهش تموم بشه ...

کارهایی که انجام میده!!!

3 تا کلمه رو مطمئنیم که با درک کامل معنیشون میگه ... ماما ، بابا ، ددniniweblog.com

همچنان دوست داره هر چیزی رو بذاره تو دهنش...

این روزها عسل خان از هر جایی می گیره و بلند میشه  از گوشه مبل و صندلی و میز گرفته تا گوشه دامن مامانی ... حتی دیگه می تونه این کار رو با یه دست هم انجام بده .... توی چهار دست و پا رفتن هم که دیگه فشنگ به گرد پاش نمی رسه ...

دوست داره هر جایی رو که دلش خواست از دست و پا و صورت مامان و بابا گاز بگیره ... به جون خودم خیلی درد داره ...niniweblog.com

کشوی کابینتها رو می کشه بیرون و هر چی اون تو ببینه می ریزه بیرون  بعد دم کنی های مامانی رو برمی داره و می ذاره زمین و دستش رو می زاره روش ، زانوهاش رو از زمین بلند می کنه و خودش رو با پاهاش به جلو سر می ده و کلی کیف می کنه ...

در ما شین لباسشویی رو اگه قفل نباشه باز می کنه و سرش رو می بره توش ، بعد یه سوراخهایی اون تو می بینه و برای اینکه ازشون سر در بیاره دستهاشم به زوراون  تو جا می کنه و  همین میشه که یه وقتهایی گیر می افته و مامانی باید  نجاتش بده ...

می ره کنار در تراس می شینه و می کوبه به شیشه در ، اگه یه جوجویی توی آسمون یا توی تراس ببینه کلی هیجانی میشه ...

وقتی اسم بابایی میاد میره سمت در ورودی و روبروش می شینه... بچم فکر می کنه الانه که بابایی در رو باز کنه و بیاد تو ...

عاششششششششق ددر رفتنه و همیشه آماده است تا پرواز کنه بره تو بغل هر کسی که داره از در میره بیرون ...niniweblog.com

دوست داره یک ساعت بغلش کنم و کنار پنجره بایستم تا قشنگ بیرون رو نگاه کنه یا جلوی آیفون تصویری بگیرمش و اون یک ساعت گوشی رو به در و دیوار و سر و صورت من بکوبه و اد دد کنه ...

دوست داره بره بشینه پایین در اتاقها یا کمد دیواری ها و هی اونها رو باز و بسته کنه ...

دکمه روی جوجوی قرمز بونکر و ماشین زردش رو می زنه و صدای آهنگش رو در میاره...

وقتی مادر جون با موبایلش براش آهنگ میزاره دکمه تکرارش رو خودش می زنه ...

دوست داره لباسها رو از توی کشوها یا طبقه پایین کمد دیواری یا حتی ساک لباس خودش بریزه بیرون و ذوق کنه ...niniweblog.com

اگه از پشت کامپیوتر یا تلوزیون یا هر جای دیگه ای یه سیمی آویزون ببینه اونو می کشه و باهاش بازی می کنه ...

با دکمه های هر وسیله برقی یا غیر برقی بازی می کنه مخصوصا اگه یه چراغی هم داشته باشه ...

عاشق طلا است ... وقتی بغل مامان حاجی یا زن عمو ماریا باشه یا مامان بزرگ من فقط با گردن بند و النگوهاشون بازی می کنه ...niniweblog.com

دیگه مثل قبل با تلفن حرف نمی زنه  ، الان دوست داره تلفن رو بگیره و با دگمه هاش بازی کنه و اگه حواسمون بهش نباشه یه شماره هم می گیره ...

دوست داره وقتی سوار ماشین میشه جلو روی پای مامانی بشینه و بعد از چند دقیقه از دست بابایی بگیره و از سر و کول ما بره بالا  یا اینکه تا کف پاهاش دولا شه و با دنده وترمز دستی و سوییچ ماشین بازی کنه و آتیش بسوزونه ...niniweblog.com

عاشق لب تاب و گوشیه باباییه  ولی نمی دونم چرا گوشیه منو فقط برای گاز زدن و پرت کردن می خواهد فکر کنم فهمیده گوشیه بابایی باکلاس تره آخه اون یه اپل  جینگیل داره و من بیچاره یه سامسونگ طفلکی...

دوست داره هر روز بره پیش پدر جون و پیتیکو پیتیکو بازی کنه ....

دوست داره کسی کاری به کارش نداشته باشه و همه دستمالها رو از توی جعبه در بیاره و ریز ریز کنه ...

وقتی مامانی سرش رو ماساژ میده کلی کیف می کنه ...niniweblog.com

 

حالا کارهایی که عسل خان دوست نداره !!!!!

 

دوست نداره تا یه کشتی جانانه با مامانی نگرفته پوشک بشه ...

وقتی با مامانی تنهاست دوست نداره حتی یک لحظه ازش دور شه ...

دوست نداره  توی صندلی ماشینش بشینه ...

دوست نداره قطره ویتامین و آهنش رو بخوره ...

دوست نداره کسی دست به مماخش بزنه ...

دوست نداره لالا کنه ...

دوست نداره سرش رو ببریم زیر دوش حمام ...

دوست نداره کفش پاش باشه ...

...فعلا دیگه چیزی یادم نمیاد ... پس تا پست بعدی بای بای ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مهسا
2 خرداد 91 15:56
عزیزم چه پسر نازی دارین


ممنون دوستم ...بوسسسسسسسس
مامان سید مهدی کوچولو
2 خرداد 91 16:16
سلام عزیزم چه پسر ماهی داریکی بشه پسر منم این کارا رو انجام بده و من کلی ذوق کنم الان پسرم 3ماه و23روزش.من با اجازتون شما رو لینک میکنم خوشحال میشم به ما سربزنید.گل پسرت وببوس

تا چشم به هم بزاری به اینجا میرسه خانومی ... ممنون ... حتما میام پیشتون
مامان گیسو جون
4 خرداد 91 22:50
سلامممممممممم عزیزم خوبی ؟
ای جانم خاله قربونش بره
وایییییییی سارا جونم اون استرس هام رو موقع زایمانت یادته ؟
الهی شکر که همچین روزهایی رو می بینیم
نمی دونستم وب داری لینکت کردم ممنونم که اینجا لینکم کردی


یادمه دوست خوبممممم .... خیلی دوستت دارم... گیسوی خوشگل خاله رو ببوس