خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
فرشته آسمونی ما ، كيانوشفرشته آسمونی ما ، كيانوش، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

دو پرنس کلبه ما

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > عسل خان و واکسن 18 ماهگی ...

عسل خان و واکسن 18 ماهگی ...

1391/10/20 11:41
نویسنده : مامان سارا
783 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان...

واکسن 18 ماهگیت به خاطر امتحان مامانی و مهمونی خاله مهسا جون یه کوچولو عقب افتاده بود ولی دیگه امروز هر جوری بود رفتیم ... اولش از دکتر مهربونت برات وقت گرفتم مامانی ولی خانوم منشی گفت آقای دکتر واکسن 18 ماهگی رو نداره و باید بریم خانه بهداشت.... ما هم پرس و جو کردیم و خانه بهداشت نزدیک خونمون رو پیدا کردیم و رفتیم پیش یه خانوم دکتر مهربون ... اول واکسن دستت رو زد که عشق مامان اصلا متوجه نشد بعد هم قطره فلج اطفال رو بهت داد که عزیز دل من از این یه کار متنفره ، بعد هم نوبت رسید به واکسنی که باید تو پا تزریق می شد  و اشک مامان در اومد ولی قربون پسر قوی و شجاع خودم بشم که تازه بعد از اینکه واکسنت رو زدی یه کم بغض کردی و چسبیدی به مامانی ... اونم تا اومدیم بیرون یادت رفت و تموم شد ...

از اونجا رفتیم پارک و شازده طلا یه کم راه رفت و سرسره سواری کرد بعد هم برگشتیم خونه...

کیانوش مامان

 کیانوش مامان

کیانوش مامان

اینم عسل خان مامان بعد از زدن واکسن 18 ماهگی

می گن این واکسن خیلی سنگین و سخته... منم نگرانم...الان که مثل یه فرشته کوچولو کنار مامان لالا کردی ، امیدوارم این واکسن هم به خیر بگذره ... می دونم شب سختی داریم مامانی ...

دفترچه خاطرات
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
بدون عنوان بدون عنوان بدون عنوان بدون عنوان بدون عنوان بدون عنوان بدون عنوان بدون عنوان

نظرات (34)

پگاه
20 دی 91 12:09
سلام من خیلی اتفاقی با وبلاگتون آشنا شدم .کوچولوی شیرینی دارید خدا حفظش کنه.پسر من هم متولد هشتم تیر ماه 90 هست اگه اجازه بدین لینکتون میکنم
عسلک خوشگل رو ببوسید


ممنون عزیزم.. منم خوشحال می شم پسر نازنین شما رو لینک کنم .




محبوبه مامان الینا
20 دی 91 13:41
انشااله که اذیت نکنه گل پسرمونو این واکسن
بووووووووس برای کیانوش جونم


انشالله دوستم... الان که ساعت حدود 5 بعد از ظهره... بچم دیگه نمی تونه راه بره... همش می گه درد درد...
خاله مهسا
20 دی 91 14:03
الهییی خاله فدای اون چشمات بشه .....
پسری مردیه واسه خودش مامانی ، چی فکر کردی ؟
به امید خدا امشب رو راحت می گذرونه


انشالله
بهاره مامان ونداد
20 دی 91 17:42
اشکال نداره بزرگتر که شدن یادمون میره ولی ان شاالله که درد نداشته باشه خاله ما اپیدیم باااا


ممنون عزیزم... بوسسسسسسسسسسسسسسسسسس
مامی ملیکا
21 دی 91 1:58
سلام سارا جان
ساعت 2 شبه و خوابم نمیبره
داشتم تو نی نی وبلاگ میچرخیدم که وبلاگت رو پیدا کردم
وبلاگ کیانوش جان با وبلاگهای دیگه یه فرق اساسی داشت........
اینکه مامان گلش خیلی قشنگ مینویسه.
ملیکا جون آقا کیانوش رو لینک کرد
خوشحال میشیم بیاین وبلاگمون و با هم دوست بشیم


سلام عزیزم... ممنون از لطفت و ممنون از اینکه ما رو لینک کردی... آدرس وبلاگ گل دخترت رو برام نذاشتی که بیام پیشت دوستم... اگه آدرسش رو بزاری منم با افتخار شما رو لینک می کنم...

هدا
21 دی 91 8:33
ان شاالله که دیشبو راحت گذروندین
فقط کمپرس یادتون نره عجیب کارسازه


شکر خدا ... به اون سختی که فکر می کردم نبود خانومی ... والا این پسر ما نمی ذاره براش کمپرس بذارم ... چه کنم؟؟!!!
محبوبه مامان الینا
21 دی 91 11:57
کیانوش جون بهتره عزیزم؟


بله خاله مهربون.... بهتره شکرررر... ممنون که یاد ما بودی عزیزم.بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
مامان گیسوجون
21 دی 91 16:17
سلام عزیزم خوبی ؟ وای سارا جونم بی نهایت استرس دارم الهی که واکسنش سازگار باشه
خدا رو شکر که تموم شد و راحت شدی من موندم و آخر این ماه و این کابوس


سلام عزیزم... گیسو جونم چطوره؟؟؟؟
نگران نباش ... به اون بدی که فکر می کردم نبود ... اگه تونستی بگو به دستهاش بزنن که اذیت نشه ولی کیانوش من زیاد تپلی نبود که بتونن به دستش بزنن...
مامان گیسوجون
22 دی 91 0:17
دستت درد نکنه
یعنی میشه منم بیام تموم شده ؟ سارا قلبم تو دهنمه به خاطر این واکسن های هندی می گم


خواهش می کنم عزیزم... نگران نباش ... تبلیغ منفی زیاد میشه ولی واقعا واکسنهای هندی خیلی هم بد نیست .
الان یعنی من دارم روحیه میدم...خخخخخخخخخخخ
سارا
23 دی 91 15:43
سلام سارا جون خوبید؟

امروز وبلاگتون دیدم ماشالا گل پسرت خوردنیه

من لینکتون میکنم شمام به ما سر بزن خوشحال میشم

یه بوس واسه کیانوش جون


سلام به روی ماهت عزیزم... لطف داری گلم
دختر قشنگت رو دیدم... خیلی نازنینه ... منم خوشحال می شم شما رو لینک کنم .

پارمیدا
24 دی 91 11:40
توروخدا عکس اتاق خواب کیانوش بزار اگه امکانش بودبراتون من دارم کم کم اتاق نی نیمو اماده میکنم فقط ازکل نی نی ها عاشق عسل خان شما کیانوشم دوسش دارم یه دنیا ببوسش حتما


راستش این پسر ما اینقدر دور ما می چرخه که کمتر پیش میاد تو اتاقش عکس داشته باشه ... یعنی اصلا اونجا نمی ره که من بخواهم عکس بگیرم ازش...ههههه... یه مسئله دیگه هم اینه که ما تو این خونه موقت هستیم و تا عید که انشالله بریم خونه خودمون برای همین اتاق پسملی هم موقته ولی چشششششم ... انشالله تو پست بعدی عکس اتاقش رو می زارم برات عزیزم ...
سمیرا مامان آنیتا
24 دی 91 15:16
عزیزم مبارکت باشه دیگه راحت شدی
امیدوارم که زیاد اذیتش نکرده باشه .. هرچند که یه کم درد طبیعیه


ممنون دوستم... اذیت که نه... فقط فردای اون روز نمی ذاشت هیچ کس پاشو از در خونه بزاره بیرون...همسر جان هم خونه نشین شد به خاطر شازده لوس مامان ....هههه
پارمیدا
24 دی 91 17:27
خودم که عاشقش شدم ماشاالله دعاکن نی نی منم مثل کیانوش بشه جفت خودش برانی نی م میخوام وبلاگ بسازم ادرسشم بهت میدم عزیزم ساراجون بازم ممنون


عزیزم انشالله خدا یه نی نی خوشگل تر بهت میده...ولی حتما وبلاگ رو بساز ... یادگاری قشنگی میشه از تلخ و شیرین روزگار ...
پارمیدا
25 دی 91 11:32
هرروزصبح به وبلاگش سرمیزنم اون روز که نیام برام روز نمیشه دوسش دلرم جیگرو عسل شیرین ماشاالله عزیزدلم ببوسش حتما سیب هم که گفتی میخورم نی نی خوشگل بشه ممنون دوستت دارم ساراجون


لطف داری عزیزم
پارمیدا
28 دی 91 12:44
سلام ساراجون شما سرکیانوش کندورکه میگن برا هوش بچه خوبه خوردید چندماه؟


راستش اون ماههای اول که واقعا از ویار شدید هیچچچی نمی خوردم ... تا بهتر شدم تقریبا 3 ماهم بود ... حدود یک هفته کندور خوردم ولی بعدش از ترس بیش فعال شدنش نخوردم ... اما میگو زیاد می خوردم .... تقریبا روزی 5-6 تا دونه میگو تو برنامه داشتم ...
بهاره مامان ونداد
28 دی 91 17:09
ما اپیممممممممممممممم


میام پیشتون....
مامان گیسوجون
29 دی 91 16:15
هدا
29 دی 91 21:03
سارا خانم و کیانوش عزیز
چطوری بگم دلمون تنگیده بخداااااااااااا
این شاه پسر یدجوری تو دل همه جا گرفته


هدا جونم لطف داری...دل به دل راه داره گلم
سميه
30 دی 91 11:26
اي جونممممممم به اين خوشگل پسرررررررر...واي سارا بينهايت چهره ي زيبا و مردونه اي داره


لطف داری عزیزم... ممنون
مامان کوثری
30 دی 91 19:08
سلام به شما دوست عزیز با طراحی تقویم کودک همراه با عکس کودک دلبندتون در خدمت شما هستیم تنوع طرح های ما رو حتما ببینید همه جوره در خدمت شماییم از طراحی و حتی چاپ http://temparti.blogfa.com/
خاله نیوفر
1 بهمن 91 9:44
قربونش برم من چه ژستی گرفته پشت فرمون


تازه بوقم می زنه خاله... ههههههههههه
مامان آیسل
6 بهمن 91 23:33
18 ماهگیت مبارکه عزیزممممم....آفرین که پسمل شجاعی بودی و نذاشتی مامانی ناراحت بشهدست فرمونم که بیستتتتتتتت


ممنون خاله مهربون ... چه عجب ....از این طرفهااااااا...نمی گی دلمون برات تنگ می شه؟؟؟!!!!

آیسل قشنگمو ببوسسسسسسسسسس ...
محبوبه مامان الینا
7 بهمن 91 14:05
دلم واست تنگ شده بووووووود اومدم دیدمت خوشحال شدم عزیزم


لطف کردی عزیزم...
گوگولی
7 بهمن 91 18:13
سلام گلم خوشحال میشم با هم تبادل لینک داشته باشیم
اگر موافق بودی منو لینک کن و خبر بده تا منم شما رو لینک کنم
وبلاگ اولم با نام گرافیک های کودکانه
http://baby-graphic.niniweblog.com
و وبلاگ دومم با نام قالب اختصاصی برای نی نی وبلاگ
http://gogoli-temp.niniweblog.com
پیشاپیش ممنون گلم



محبوبه مامان الینا
17 بهمن 91 9:54
گل پسر دوووووووووست دارم دلم واست تنگ شده


ممنون خاله جون... دل به دل راه داره
شقایق مامان آرشا
7 اسفند 91 22:09
سلام قشنگم .خوشحال میشم تبادل لینک کنیم.موافقتتون را برام نظر بذارید


حتما گلم... ما هم خوشحال می شیم
مامان مرضیه
12 اسفند 91 22:31
ُسلام ساراجونم امیدوارم که بتونی با این شیطونک کوچولوی ما به همه کارها برسی و سال نو و خونه نو به به دیگه خوشبحالتون
به ماهم سر بزنید
راستی نظر دهی پستها و غیر فعال کردین
بوسس برای عسل خان ما


ممنون عزیزم....و چششششششششششم حتما خدمت می رسیم... نظردهیمونم فعاله که....
محبوبه مامان الینا
5 فروردین 92 8:19
خداوند قادرترین کارگردانی ست که با رسیدن سکانس نوروز میگوید:نور،صدا،حرکت! او زیباترین فیلم هستی را با بازیگری تمام مخلوقات کلید میزند،بهترین نقش را برایت آرزومندم.
سال نو مبارک عزیزم


ممنون عزیزم.. سال نوی شما هم مبارک الهی که این سال براتون پر از خیر و شادی باشه....

یه دوست
12 دی 92 15:11
ارزوی بهترین ها رو برای کیانوش عزیزم دارم و امیدوارم در همه مراحل زندگیش موفق باشه سارا جون از طرف من کیانوش رو ببوس یک دنیا سپاس دوست خوبم ....
مریم
13 اسفند 92 14:30
چه عجب سارا جون خیلی وقته نیستی دلمون براتون یه ذره شده بود ............... عزیز مایی مریم جان.... راستش این روزها ساده ترین کارها هم برام سخت شده.... دعا کن برامون...
خاله شیما
13 فروردین 93 19:59
سلام سارا جون به سلامتی نی نی جدید مبارک باشه از طرف من کیارش و کیانوش جون رو ببوس بهترین ها رو برایتان ارزومندم .................. ممنون عزیزم منم برات کلی آرزوی خوب خوب می کنم....
خاله ویدا
22 فروردین 93 20:22
سلام سارا جووون خویی خوشی سلامتی کیانوش جوون کیارش جوون خوبن خبری ازت نیست نمیگی دلمون برات تنگ میشه ............... سلام به روی ماهت عزیزمممم... آخییی... عزیز مایییییییییییییییی از شما چه پنهون چند روزه که می خواهم بیام خاطره زایمانم رو بنویسم ولی مگه این ووروجکها به آدم فرصت می دن....
خاله رعنا
11 اردیبهشت 93 17:52
سلام سارا جون خوبی چه پسر مهربونی داری ببوسش از طرف من براش ارزوی بهترین ها رو دارم امیدوارم اقا دکتر بشه اقا مهندس بشه کیارش جون خوبه بزرگ شده؟ عکسش رو بذار نگران نباش چشمش نمیزنیم قول میدیم مواظب خودت و پسرای گلت باش ................... ممنون عزیزمممممم....کیارش ما هم خوبه شکر خدا ....در اولین فرصتم ازش عکس میزارم چشممممممممم
خاله رعنا
17 اردیبهشت 93 11:17
کیارش جونم اون چشای خوشگل و خوش رنگت رو میدی به خاله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ وااااااای سارا جون این پسر خوشگلت به کی رفته با اون چشای خوشگلش امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشه و عمر با عزت داشته باشه کیارش و کیانوش عزیزم رو ببوس مواظب خودتون باشید ................... ممنون عزیزممممممممممم.... روزهای اول همه می گفتن به باباش رفته ولی یکی یکی دارن از نظرشون انصراف می دن....یه کم دیگه بگذره ببینیم شبیه کیه ...