فرشته آسمونی ما ، كيانوشفرشته آسمونی ما ، كيانوش، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

دو پرنس کلبه ما

عکس های تولد یک سالگی عسل خان

سلام عزیز دل مادر... بالاخره امروز فرصت کردم عکسهای تولد یک سالگیت رو بزارم ... به ما که خوش گذشت مامانی ... به تو چی؟؟؟!!!!!   برای دیدن عکسهای تولد عسل خان تشریف بیارین ادامه مطلب   بدو بدو عکس داریم از این برگه ها توی راهروی منتهی به در ورودی راه پله ها زده بودم به دیوار با چند تا بادکنک ولی یادم رفت عکس بگیرم ازشون اینم که کارت دعوتت بود متن داخل کارت: تو باغ سبز زندگی یه غنچه گل واشده خنده نشسته رو لباش شادی می باره از چشاش کیک تولد بیارین  شمعها رو زود روش بزارین  تولد کیانوشه  همون که ناز و باهوشه اگه بیایین به جشنمون خاطره میشه برامون ... یه ساعت مک کویین...
13 تير 1391

تولدت مبارک عزیزترینم

  كيانوشم ... عزيزترينم...قشنگ مادر تولدت مبارك نميدونم چجوري احساسم رو بگم ... كاش ميتونستم اون چيزي رو كه تو دلمه با كلمات بيان كنم ولي نمي تونم اما بدون هيچ چيزي رو تو دنيا با يك لحظه لبخند قشنگت عوض نمي كنم درست يك ساله كه هر روز به عشق ديدن چشمهاي قشنگ تو چشمهامو باز مي كنم ... نمي دونم تا حالا چند  بار موهاي نازت رو بو كردم و چند هزار بار دست و باي كوچولوتو بوسيدم ولي سير نمي شم ماماني... تو براي من همون معجزه خدايي حتي نمي تونم بگم چقدر عاشقتم فقط بدون كه به عشق تو نفس مي كشم ...
9 تير 1391

بدون عنوان

سلام به همه خاله های مهربون و دوستهای گلم امروز می خواهم یه عکس جالب از عسل خان بزارم یه کم دلمون وا شه... این قند عسل مامانش لالا نمی کنه نمی کنه نمی کنه ، وقتی هم  لالا می کنه اینجوریه ....... ای جونممممممممممممممم . داستان از این قراره که دیروز پسر مامان لباسشو کثیف کرده بود ، لباسشو درآوردم و رفتم تو اتاقش که یه لباس دیگه بیارم و تنش کنم که با این صحنه روبرو شدم......   من که کلی دلم قنج رفت تا پست بعدی ...
5 تير 1391

بدون عنوان

سلام عشق مامان                               مهمترین خبر تازه دراومدن دندون پنجم و شیشمه شیطونک مامانه که امروز کشف شدن .... مبارکت باشه عزیز دلم ... پس برای همین دوباره بد غذایی می کردی ؟؟؟!!! دیروز با همدیگه رفته بودیم هایپر  خرید و برای اولین بار جیگر مامان سوار چرخ خرید شد ... وای چقدر قند تو دلم آب شد وقتی گذاشتمت اون تو و تو هم خوشت اومد ...تمام مدت داشتی سعی می کردی از توی چرخ خرید دست بندازی به قفسه ها یا این و اونو بگیری .... می خواستی کیف یه خانومه رو بگیری که موفق نشدی...
2 تير 1391

بدون عنوان

عزیز دل مادر ، کیانوشم ... به زودی می تونی با اون زبون کوچولوت با دنیا هزار هزار حرف بزنی یادت باشه قشنگم ... یک حرف می تونه آدم رو یک زمستان گرم نگه داره و یک حرف می تونه برای همه عمر آدم رو سرد کنه ! پس ...!!! مراقب حرف هایی که قراره بزنی باش ! مبادا که دلی از حرفهای تو  بشکنه شاید اون دل تمام چیزی باشه که یک نفر داره .     اینو بدون مامان همیشه عاشقته ...
30 خرداد 1391

مهمونی فرشته ها...

  دیروز چند تا فرشته ناز نازی مهمون فرشته خونه ما بودن و کیانوش و مامان و باباش  رو خیلی خیلی خیلی خوشحال کردن... البته بابایی بیچاره رو که فرستاده بودیم دنبال نخود سیاه... فرشته ها با هم دوست شدن... با هم بازی کردن... به هم اسباب بازی تعارف  کردن ... با هم غذا خوردن ... به همدیگه لبخند زدن و یه وقتهایی هم  با هم زدن زیر گریه ...کلی هم از سر و کول هم بالا رفتن.... خلاصه وقایع مهمونی دیروز این طور بود که کیانوش ما  انگشتشو تو چشم و چال نی نی ها  کرد ... ریحانه عسلی موی کیانوش ما رو شونه  کرد ... ... شهداد جیگر خاله خیلی شیک و لبخند به لب گیسو جون خاله رو نیشگون گرفت بعدشم چند قدم راه رفت و دل ه...
27 خرداد 1391

جدید ترین عکسهای عسل خان...

عسل خان می خواهد بره ددر خونه مادر جونش... ببینین چقدر خوشحاله بچم...!!!!   برای دیدن عکسها تشریف بیارید ادامه مطلب ....    مامان قربون اون موهای ژولی پولیت   شیطونک مامان تازگی نون می خوره اونم چه نون خوردنییییییییییییییییی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!   عسل خان خونه خاله جونش کلا آزاده هر آتیشی که دلش خواست بسوزونه...چون خاله جونش نمی ذاره کسی بهش چیزی بگه...   آزاده تلفن رو بزنه خورد کنه یا هر چی توی کشوهاست رو بریزه بیرون ...   حتی قناریهای بیچاره رو تا مرز سکته بترسونه ....   حالا چرا لبتو گاز می گیری مادر؟؟؟!!!!اشکال نداره به خیر گذشت ....
24 خرداد 1391

بدون عنوان

سلام عزیز دل مامان             این روزها دارم به جشن تولد 1 سالگیت فکر می کنم و یه جورایی مشغول تدارکاتش هستم ...دلم می خواست می تونستیم تولدت رو تو خونه خودمون برگزار کنیم ولی خوب تو 85 متر جا نمیشه از این همه مهمون پذیرایی کرد برای همین مراسم توی خونه باباحاجی برگزار می شه ولی انشالله جشن تولد 2 سالگیت رو تو خونه خود خودمون می گیریم که از اینجا بزرگ تره . برای جشن تولدت تم ماشین مک کویینی رو انتخاب کردم و کارتهای دعوت و تشکر و پلاکهای روی غذاها و برگه یادگاری رو هم طراحی کردم و فقط مونده برم چاپ و پرینت بگیرم . برای غذا هم احتمالا خودم سالاد الویه یا ماکارونی و کیک مرغ...
21 خرداد 1391

سفر به مشهد ...

سلام عشق مامان... امروز اومدم با یه تاخیر کوچولو تا از سفرمون به مشهد بگم... اصلا فکر نمی کردم اینقدر به تو خوش بگذره ... تمام طول سفر در حال بازیگوشی و خنده بودی ... باباحاجی و مامان حاجی هم از همسفر شدن با عسل خان ما کلی خوشحال بودن و هی قربون صدقه ات  می رفتن ... قطار رفتمون با اینکه مثلا درجه 1 بود اصلا جالب نبود  و چون فنش هم خراب بود یه کم کلافه شده بودی  و نمی تونستی بخوابی ... بردمت توی کریدور و کنار یه پنجره ایستادم که از گوشه اش یه کم باد میو مد و تو هم زود خوابت برد از ترس اینکه یه وقت قل نخوری و بیافتی  پایین تا صبح بیدار نشستم و  بادت می زدم که خنک شی و بتونی خوب لالا کنی.... وقتی رسیدیم تق...
18 خرداد 1391