بدون عنوان
سلام نفسممممممم گل مادر تاخیر منو ببخش اما بدون باعثش خودتی و شیطونیای خطرناکت که حتی یه لحظه هم نمیتونم چشم ازت بدارم ... تو این چند وقت خیلی اتفاقات افتاده .... بابایی برای 10 روز رفت آلمان و یکی دو روزی هم دبی بود و برگشت البته با کلی سوغاتی برای عسل خان و مامان عسل خان.... که من بیشتر از همه از این کاپشن خوشگل خوشم اومد ... ببخشید نمیتونم عکس همه سوغاتی هات رو برات بذارم عزیز دلم... خیلی دلمون براش تنگ شده بود ، جیگر مامان که دیگه حسابی دلتنگ بود و بی قراری می کرد با اینکه تمام این مدت یا مادر جون کنارمون بود یا ما خونه مادر جون بودیم.... مادر جون هر روز عسل خان رو س...